معنی زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب, معنی زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب, معنی xbi، lmfdbi، ]la omcbi، tcsmbi، kygmf, معنی اصطلاح زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب, معادل زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب, زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب چی میشه؟, زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب یعنی چی؟, زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب synonym, زده، کوبیده، چکش خورده، فرسوده، مغلوب definition,